چرا تو جلوه ساز این بهار من نمی شوی
چه بوده آن گناه من که یار من نمی شوی
بهار من گذشته شاید
شکوفه جمال تو، شکفته در خیال من
چرا نمی کنی نظر، به زردی جمال من
بهار من گذشته شاید
تو را چه حاجت نشانه من
تویی که پا نمی نهی به خانه من
چه بهتر آن که نشنوی ترانه من
نه قاصدی که از من آرد ، گهی به سوی تو سلامی
نه رهگذاری از تو آرد ، گهی برای من پیامی
بهارمن گذشته شاید
غمت چو کوهی به شان? من
ولی تو بی غم از غم شبان? من
چو نشنوی فغان عاشقان? من
خدا تو را از من نگیرد ، ندیدم از تو گر چه خیری
به یاد عمر رفته گریم ، کنون که شمع بزم غیری
بهار من گذشته شاید ......
کلمات کلیدی:
روز تنهایی من...
اشک من جاری شد...
جای تو خالی بود
جـــــــــای تـــــــــو ...
عکس تو درطاقچه ی کوچک قلبم خندید
شعر دلتنگی من سخت گریست
روز تنهایی من...
بـــی تـــــــــــــو گذشت...
بــــی تـــــــــو نوشت...
بــــی تو شکست...
کلمات کلیدی:
به سراغ من اگر می آیی
تند و آهسته چه فرقی دارد ؟!
" تــــو " به هر جور دلت خواست بیا !
مثل سهراب دگر ...
جنس تنهایی من چینی نیست ،
که ترک بردارد
مثل آهن شده در تنهایی
چینی نازک تنهایی من
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.